راه مشترک

جاده طالقان . تابستان 86 . شیشه اتوبوس

Download ◊ Dard e Moshtarak : Artist: Mohsen Namjoo . Album: Addad

 
همراه شو عزیز , تنها نمان به در
کین درد مشترک

هرگز جدا جدا درمان نمیشود
دشوار زندگی, هرگز برای ما
بی رزم مشترک آسان نمیشود

50 Comments

  1. 5 سپتامبر 2008
    Reply

    salam arash jan
    bazam taghire scms dadi :d
    dastresie poosheye news o avaz kon , aksa dide nemishe.
    bye

  2. 4 اکتبر 2008
    Reply

    salam

    faghat goftam 1 arze adabi karde basham

  3. 4 اکتبر 2008
    Reply

    من از طرفداراي پروپا قرص شما هستم.

    آخه چرا اينقد به سايتتون كم اهميت مي ديد‌ ؟

    به خدا مزدم از بس به سايتتون ، فوتو دات آي آر سر زدم و اسمتونو براي عكس هاتون تو گوگل سرچ كردم.

    ديگه عكس بزار آرش خان !

    منتظرماااا !

    شاد . پاينده باشي

  4. 4 اکتبر 2008
    Reply

    من اين عکس رو يه جاي ديگه هم ديدم و براش نظر هم دادم. فکر کنم گالري سايت عکاسي باشه. در هر حال ممنون از عکس. خيلي خوب شده.

  5. 7 اکتبر 2008
    Reply

    سلام آرش جان!
    فضای دلگیر و نوستالوژی این تصویر را دوست دارم. شعر بسیار مناسبی هم انتخاب کردی. فکر کنم شعر مربوط به آهنگی است که از آن ساعت کذایی پخش می شود. 😉 راستی نام شاعر را فرموش کردی.
    قربانت
    امیر

  6. 18 اکتبر 2008
    Reply

    سلام آرش جان. آه………………..زندگي! ياد اين شعر سهراب افتادم:

    دشت‌هايي چه فراخ!
    كوه‌هايي چه بلند
    در گلستانه چه بوي علفي مي‌آمد!
    من در اين آبادي، پي چيزي مي‌گشتم:
    پي خوابي شايد،
    پي نوري، ريگي، لبخندي.

    پشت تبريزي‌ها
    غفلت پاكي بود، كه صدايم مي‌زد.

    پاي ني‌زاري ماندم، باد مي‌آمد، گوش دادم:
    چه كسي با من، حرف مي‌زند؟
    سوسماري لغزيد.
    راه افتادم.
    يونجه‌زاري سر راه.
    بعد جاليز خيار، بوته‌هاي گل رنگ
    و فراموشي خاك.

    لب آبي
    گيوه‌ها را كندم، و نشستم، پاها در آب:
    “من چه سبزم امروز
    و چه اندازه تنم هوشيار است!
    نكند اندوهي، سر رسد از پس كوه.
    چه كسي پشت درختان است…………………؟

  7. 18 اکتبر 2008
    Reply

    ه كنار تپه شب رسيد.
    با طنين روشن پايش آيينه فضا شكست.
    دستم را در تاريكي اندوهي بالا بردم
    و كهكشان تهي تنهايي را نشان دادم،
    شهاب نگاهش مرده بود.
    غبار كاروان ها را نشان دادم
    و تابش بيراهه ها
    و بيكران ريگستان سكوت را،
    و او
    پيكره اش خاموشي بود.
    لالايي اندوهي بر ما وزيد.
    تراوش سياه نگاهش با زمزمه سبز علف ها آميخت.
    و ناگاه
    از آتش لب هايش جرقه لبخندي پريد.
    در ته چشمانش ، تپه شب فرو ريخت .
    و من،
    در شكوه تماشا، فراموشي صدا بودم.

  8. 18 اکتبر 2008
    Reply

    سلام رئیس
    مشتاق دیدار ! کجا هستید ؟ نیستید !
    ممنونم بابت عکس و ملزمات زیباش
    همچنین شعر آقا حمید.
    خدا نگهدارتون
    سری هم به ما بزنید رئیس

  9. 18 اکتبر 2008
    Reply

    حرکت از این بیش شتابان کنیم، ولوله در ولوله باران کنیم…

    انگار اصلا عکس شعر بر انگیزی هست!

  10. 18 اکتبر 2008
    Reply

    سلام آرش جان مثل همیشه زیبا

  11. الميرا
    18 اکتبر 2008
    Reply

    داداش عزيزم
    فوق العاده بود.
    عكس هاي زيبا درست مثل اشعار ناب مي مونن.
    تنها با يك حس تمامي حواس مخاطب را برانگيخته مي كنن
    شعر اصيل با خوندن و عكس عميق با ديدن توي خاطره ها حك مي شن!
    از اين تركيب صحيح ممنونم.

  12. 18 اکتبر 2008
    Reply

    va man zani tanha dar astaneye fasli SARD

  13. 18 اکتبر 2008
    Reply

    salam
    مي دوني من فكر مي كنم
    اگه آدم تنها بمونه خيلي خوبه
    من بعد از مدت ها رنج و درد به اين نتيجه رسيدم كه
    آدم تنها به دنيا مياد و تنها از دنيا ميره
    پس بهتره هميشه تنها بموني.;)

  14. 18 اکتبر 2008
    Reply

    سلام آرش جان … حالم خوب نبود و اين عكسو ديدم كنارش آهنگو هم كه گوش كردم يه جوري شدم …..

  15. 18 اکتبر 2008
    Reply

    چه حس عجیبی … عکس خوبی بود.

  16. 18 اکتبر 2008
    Reply

    بسیار بسیار لزت بردیم.ارش جان درباره جهت تاکید اینجا هم میگم

  17. 18 اکتبر 2008
    Reply

    سلام داداش جان
    چه با مصما و وصف الحال اياممونه
    ياد صحبتي كه 2 هفتهء پيش با هم داشتيم اقتادم
    نظرت غير از اين بود
    راههاي موفقيتت رو با كامهاي بي پشتوانه ، محكمترو استوارتر ميديدي
    اون روز نه ، اما امروز بر فاصله هاي بينمون گريه كردم
    و به اين معتقدم:
    دشوار زندگی, هرگز برای ما
    بی رزم مشترک آسان نمیشود
    پس كودكي رو تكرار كنيم و براي درمان درد هم زمان بذاريم
    كين درد مشترك هرگز جدا جدا درمان نميشود
    ما منتظريم ………
    همراه شو عزيز

  18. 18 اکتبر 2008
    Reply

    سلام آرش جان خوبی؟ امیدوارم همیشه سالم و شاد و موفق باشی. خیلی لذت بردم ممنون. دیگه مثل قدیم فرصت تماس ندارم. برقرار باشی.

  19. 18 اکتبر 2008
    Reply

    سلام. عکس بسیار زیباییست. و اشعار بسیار زیباتر. موفق باشید.

  20. 18 اکتبر 2008
    Reply

    سلام سلام
    این عکست خیلی با حال شده ارش جان
    ایشا الله موفق باشی!ها؟

  21. 18 اکتبر 2008
    Reply

    سلام آرش عزیز.واقا لذت بردم از دیدن این عکس.دستش درد نکنه هرکی که شاتر رو چکونده.حتما حمید دیگه.عکست یه جور حس بازگشت به اصل و فرار از این دنیای مدرن رو به ذهن متبادر میکنه.همراه شو عزیز…

  22. 18 اکتبر 2008
    Reply

    سلام آرش جان.
    فقط می تونم بگو فوق العادست.
    به خاطر این استعداد فوق العاده بهت تبریک میگم پسر عمو جان

  23. 18 اکتبر 2008
    Reply

    سلام آرش جان .
    خوبی . منو که می شناسی اون روز اومدم شرکت خدمتتون.(فامیل آقای فعال)
    سایت خوبی داری امیدوارم موفق باشی.اگه میتونی یه سری از عکس های طبسو که گرفتی برام ایمیل کن ممنون می شم.

  24. 18 اکتبر 2008
    Reply

    جناب حمیدی سلام.
    سال نو بر شما و تمام دوستام مشترکمان مبارک.
    چقدر می توان برای این عکس نوشت؟ ایکاش آن را در آغازین لحظات سال نو می دیدم. ایکاش….
    اما با این حال دوست دارم از شما اجازه بگیرم و بنویسم آنچه را با دیدن این عکس به ذهنم نشست.
    خدایا . خدایا در این لحظات که من مانده ام و تو. در این دقایق که فقط تو مانده ای و من ، بشنو این صدای مسافر خسته را. بشنو. بشنو نجوایی را که در گوشت زمزمه می کنم. سر بر شانه ات می گذارم و می گریم. بشنو.
    خسته شده ام خسته از این مسئولیتی که قرنها بر دوشم نهاده ای . خسته شده ام از اینکه انسانم و شاهد. شاهد بر ادعای فرشتگانت. آنان راست می گفتند و من لیاقت هبوط بر زمین پاکت را نداشتم. دلم نمی خواهد شاهد باشم بر این همه وحشیگری و عصیان. فریاد و درد و رنج. خسته ام. خسته ام از این همه شهادت. و اینک بر آستانه دادگاهت ایستاده ام و فریاد می زنم. التماس می کنم که مرا از این دنیا خارج کن و به دنیایی رهنمون شو که درد و غم و رنج همنوعانم را نبینم. شاهد اشک و آه آنان نباشم. آیا روزی فرا خواهد رشید که گدا با شاخه گلی شاد گردد. آیا روزی فرا خواهد رسید که شادی و خنده روزی و رزق هر روز کودکان گردد. خدایا من را از این دنیا خارج کن و به دنیایی زیبا ببر، تا روحم را با روح سبز سبزت گره بزنم و شوم آنچه تو می خواهی و تو دوست داری.

  25. 18 اکتبر 2008
    Reply

    سلام
    مي دوني يه موقعي يه كي رو خيلي دوست داشتم
    اما يه روز بهم خيانت كرد و قلبومو قاپيد
    رفتم دنبالش ديدم قلبم از دستش افتاده و
    رده پاي اون رو قلبم مونده
    هر كاري كردم پاك نشد
    اصلا پاك نشود

  26. 18 اکتبر 2008
    Reply

    سلام
    اميدوارم به زودي آپ جديدي داشته باشي
    منتظر حرف هاي زيبايت هستم

  27. 18 اکتبر 2008
    Reply

    اقا این کد امنیتی دیگه چیه؟ترسیدم!!

    چطوری برادر؟

    یادته یه بار اومدی گفتی که من هم اسم خواهرتم و اینا؟!!

  28. 18 اکتبر 2008
    Reply

    سلام آرش عزیز… مدتی بود خبری نداشتم ازت …
    سال نو رو بهت تبریک میگم. امیدوارم سال خوبی داشته باشی …
    عکس بسیار زیبایی شده … مفهومی و زیبا … شخصاً سیاه و سفید رو هم پیشنهاد میکنم.
    موفق باشی …

  29. 18 اکتبر 2008
    Reply

    سلام من نمی دونم چرا مدتها بود وقتی می اومدم اینجا هیچ عکس جدیدی نمی دیدم با اینکه بود/……………. بگذریم سال نو مبارک امیدوارم سال خیلی خیلی خوبی داشته باشی

  30. 18 اکتبر 2008
    Reply

    سلام. سال نو مبارک.
    عکس زیبایی شده، تن رنگ ها فوق العادست.

  31. 18 اکتبر 2008
    Reply

    مرحمت کردین . خوشحالم از آشناییت . عکسهات خیلی خوبند . دوسشون دارم . البت خودت رو هم . امید دیدار مجدد دارم .

  32. 18 اکتبر 2008
    Reply

    سلام آرش جان. سال نو مبارک. ممنونم از اینکه لطف کردی و به وبلاگ من سر زدی. به سختی روزهایی رو به یاد میارم که با هم آشناتر بودیم. تا جایی که به یاد دارم آشنایی ما از سایت فوتو شروع شد. خوشحالم که از زمان عضویت در اون سایت دوستانی دارم. با افشین معماریان بیشتر در ارتباط هستم، البته در دنیای ارتباطات مجازی، و باعث و بانیش هم بعد مسافت است، من اهواز هستم و افشین تهران. به هر حال امیدوارم که فرصتی باشد و همه ی دوستان را از نزدیک زیارت کنم. امیدوارم بیشتر سر بزنی. موفق باشید. راستی اینجا را هم بروز کن بابا.

  33. 18 اکتبر 2008
    Reply

    راستي عيدت هم مبارك
    اميدوارم سال خوبي را در رو به رو داشته باشي

  34. 18 اکتبر 2008
    Reply

    سلام آرش جان، چرا آپدیت نمی کنی؟؟
    از 15 فروردین که اینجا کامنت گذاشتم چند بار سر زدم اما …
    چیزی شده؟؟
    منتظر عکس های با مفهومت هستم.
    راستی ممنون از لطفت به سایتم.

  35. 18 اکتبر 2008
    Reply

    سلام
    وب سایت خوبی داری
    امیدوارم موفق باشی
    درود بر تو

  36. 18 اکتبر 2008
    Reply

    چه حس خوبي داره اين عکس. ممنون.

  37. 18 اکتبر 2008
    Reply

    سلام

    بابت بازدید دیروز خیلی خیلی ممنونم. خوشحال شدم که با هم آشنا شدیم. امیدوارم بتونیم بیشتر با هم باشیم بخصوص در سفر. راستی وبسایت خیلی خوبی داری. با اجازه لینک دادم.

  38. 18 اکتبر 2008
    Reply

    ممنون که سر زدی ، راستش تازه دارم پی می برم که اون موقع فکر می کردم می تونم بین دریا و آسمون بگردم اما در واقع بیشتر از یک صندوق نمی دیدم

  39. 18 اکتبر 2008
    Reply

    سلام آرش عزیز
    ممنون که به من سر میزنی و کوچک نوازی میکنی
    بدون شک کارهای خاص شما را هرگز فراموش نخواهم کرد
    وهمچنین دوستی بینمان را
    موفق باشی

  40. 18 اکتبر 2008
    Reply

    very good ….jaye harfo hadis baghi nazashte …. movafagh bashi pesar amuye khoobam

  41. 18 اکتبر 2008
    Reply

    سلام.خوبی تو؟ چه عکس خوبی.خیلی قشنگه.همیشه به سفر.

  42. 18 اکتبر 2008
    Reply

    سلام.
    عکس های قشنگی هستند و تفکر در اونها مشهوده. از آشنایی با شما خرسندم

  43. 18 اکتبر 2008
    Reply

    سلام مرسی از تبریک . نمی خوای بروز کنی؟

  44. 18 اکتبر 2008
    Reply

    سلام ممنون که به صندوقک هم سر زدی ، ورد پرس مزایای بسیار زیادی در مورد مدیریت وبلاگ داره ، امارهای بسیار جالبی میده و کلا خیلی قوی طراحی شده ، اما بدیش اینه که اجازه هیچ دخل و تصرفی رو قالب وبلاگ نمیده . البته اکثرا که مثل شما وارد هستند نرم ازار وردپرس رو که الان پلاگینهای فارسیش هم خیلی کامله می گیرند باهاش سایت رو می سازند به نظرم بگیر یه تستی بکن .

  45. 18 اکتبر 2008
    Reply

    سلام آرش عزيز.

    من اين عکس رو يه جاي ديگه هم ديدم و براش نظر هم دادم. فکر کنم گالري سايت عکاسي باشه. در هر حال ممنون از عکس. خيلي خوب شده.

  46. 18 اکتبر 2008
    Reply

    salam

    faghat goftam 1 arze adabi karde basham

  47. 18 اکتبر 2008
    Reply

    سلام

    من از طرفداراي پروپا قرص شما هستم.

    آخه چرا اينقد به سايتتون كم اهميت مي ديد‌ ؟

    به خدا مزدم از بس به سايتتون ، فوتو دات آي آر سر زدم و اسمتونو براي عكس هاتون تو گوگل سرچ كردم.

    ديگه عكس بزار آرش خان !

    منتظرماااا !

    شاد . پاينده باشي

  48. 2 مارس 2009
    Reply

    رهايي مي خواهم
    رهايي
    بايد كه زندگي هنوز زنده باشد جايي
    بايد كه زندگي هنوز رنگين ، زيبا ، ازاد و رها
    به همين سادگي ، ساده باشد
    جايي

پاسخ دادن به elahe hamidi لغو پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

87 − 78 =