سکوت !!

قزوین .موزه حمام قدیمی . بهار 87 | Iran . qazvin

این روزها عجب ولوله ای در شهر به پاست

و سکوت میکنیم تا درین میان  صدای حقیقی خود را بشنویم ….

.

زندگی در ترس

به زیر سایه های بی صاحب
* خدایا  بیدارمان کن , که ما مردمانی  سخت  فراموش کاریم!

25 Comments

  1. 6 ژوئن 2009
    Reply

    سکوت می کنیم… چشم ها را می بندیم و گوش هایمان را با دو دست می پوشانیم. باشد که حقیقت را ببینیم یا صدای ضعیفش را بشنویم. عکس ها یکی از دیگری زیباتر، با نوشته هایی دلنشین و عمیق. تبریک من را بپذیرید

  2. 6 ژوئن 2009
    Reply

    این عنوان رو دوست دارم سکوت با حالت رمز آلودش پر از ناگفته هاست و نصیان هم که پاشنه آشیلمان بوده است وقتی فضایی منطبق بر سایه هاشد چاره ایی جز سکوت نیست انتخاب سوژه ها هم جدا هنرمندانه بوده گونه به گون بودن آدمها با هارمونی رنگها و پوشش های متفاوت هم عنوان رو دوست داشتم هم تصاویر را

  3. 6 ژوئن 2009
    Reply

    من گرفتار سنگيني سكوتي هستم كه پيش از هر فريادي لازم است

  4. سلام آقای حمیدی مرسی از اینکه به وبلاگ من سر زدین میخواستم بدونم این dvd جشنواره که برامون میفرستن چه جوری به دستم میرسه منظورم جشنواره آرزانتین هست بازم به وبلاگم سر بزنیدwww.mohsensaadatnasry.blogfa.com

  5. 6 ژوئن 2009
    Reply

    سلام در سایت کلوپ عکس ایران ننوشتید جشنواره ادینبورگ انگلستان تا کی تمدید شده اگر بنویسید لطف بزرگی کردین

  6. 6 ژوئن 2009
    Reply

    سکوت زمزمه همیشه ایرانیان است. وشایسته ولوله ماییم، چون جز سکوت فریادی را بر زبان نداریم.

  7. zoha
    6 ژوئن 2009
    Reply

    in chieee

  8. 6 ژوئن 2009
    Reply

    ثبت بسیار استادانه ایه.همه چیز درست و بجا و انتخاب شده .ممنون از ارسال

  9. 6 ژوئن 2009
    Reply

    سکوتم از رضایت نیست
    دلم اهل شکایت نسیت

  10. 6 ژوئن 2009
    Reply

    ضحی جان حمام قدیمیه قزوین ، پارسال همگی با هم رفتیم
    یادت اومد؟
    یه اوتاق بود مجسمه ها رو واسه اینکه خراب نشه اونجا بسته بندی کرده بودن

  11. Sina Hafezi
    6 ژوئن 2009
    Reply

    Jaalebe….Mesle zendane Abooghorayb,,,

  12. 6 ژوئن 2009
    Reply

    البته بنظر اين آدمكها به سكوت وادار شده اند كه احتمالاً سكوت شما از اين نوع نباشد.

  13. 7 ژوئن 2009
    Reply

    آرش جان سلام خسته نباشيد
    چه بسيارند انسانهاي كه حرف ميزنند و هيچ نمگويند و اندك شماري كه هيچ نمگويند و بسيار با آدم حرف ميزنند
    اين عكس منو ياد مجسمه اي فلزي انداخت بنام( فرياد و سكوت) كه در سال 1373ساختم
    منتظر عكسهاي بعدي شما هستم موفق باشيد رمضاني

  14. 8 ژوئن 2009
    Reply

    In it something is. Clearly, thanks for an explanation.

  15. سلام و خسته نباشید. کار مفهومی خوبی شده. نقطه گریزی که آجر ها ایجاد کرده را می پسندم. از شما دعوت می کنم به دیدن آخرین عکس هایم بیایید. موفق باشید. متشکرم.

  16. 11 ژوئن 2009
    Reply

    Thanks for the useful info. It’s so interesting

  17. 17 ژوئن 2009
    Reply

    آرش جان سلام سبككارتو بسيار پنديدم.نگاهتو واقعا تحسين ميكنم.
    باید چندین دقیقه نشست و نگاه کرد ,دقت کرد ,تفکر کرد و لذت برد

    احساس وحشت و سکوت با جنس سخت دیوار هارمونی جالبی دارد
    عكس های شما از لحاظ تكنیک و موضوع بدون اشكال است
    گالری بسیار زیبایی دارید.

  18. ناشناس
    19 ژوئن 2009
    Reply

    kash y kam tozih midadi ! in y rasme !? chera kise roye sareshon bastan !?

  19. 25 آگوست 2009
    Reply

    ما کارو دکان پیشه را سوخته ایم
    ما مثنوی و دو بیتی آموخته ایم
    در عشق که او جان ودل و دیده ماست
    جان ودلو دیده ، هر سه را سوخته ایم
    آرش جان بسیار پر باروپر معنی بود به قول گوشه ای از قرآن باشد برای آنان که تفکر کنند

  20. Saleh Kh
    26 ژانویه 2010
    Reply

    حس عکس فوق العادس.
    حس گیجی و گنگی آدم های روزگار.
    در ولوله ای که بین ما پیداست…

  21. 19 فوریه 2010
    Reply

    و چه سکوت تلخی!

  22. 26 فوریه 2012
    Reply

    سکوت سرشار از ناگفته هاست

پاسخ دادن به baran pakdel لغو پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

− 3 = 7