حصار همیشه

بوشهر . بندر چاهک . ساعت 3 صبح . Iran . Boushehr . bandar chahak


My Immortal Artist :Evanescence . Album :Fallen . Year: 2003

[dewplayer:http://hamidi.ir/arafile/myimmortal.mp3]

download’

I‘m so tired of being here

فرسوده ام از ماندن


Suppressed by all my childish fears

محصور در تمام ترسهاي کودکي ايم

And if you have to leave

و اگر اراده اي بر اين قرار گرفته که مرا ترک کني

I wish that you would just leave

آرزو دارم به تمامي مي رفتي

‘Cause your presence still lingers here

زيرا سايه سنگين حضورت هنوز اينجاست

And it won’t leave me alone

و مرا تنها نمي گذارد

These wounds won’t seem to heal

مي نمايد اين زخمها نمي خواهند درمان شوند

This pain is just too real

اين درد بيش از اندازه حقيقي است

There’s just too much that time cannot erase

و چيزهاي بسياري است که زمان التيام نمي بخشد


When you cried I’d wipe away all of your tears

آن زمان که مي گريستي اشکهايت را از گونه مي زدودم

When you’d scream I’d fight away all of your fears

آن زمان که فرياد ميزدي با تمام ترسهايت نبرد مي کردم

And I held your hand through all of these years

و در تمامي اين سالها ديگر دستانت در دستم نيست

But you still have

اما تو هنوز مالک

All of me

تمام وجود مني

You used to captivate me

عادت داشتي فريبم دهي

By your resonating life

با نور درخشانت

Now I’m bound by the life you’ve left behind

اما اکنون من اسير زندگي به جاي مانده از تو هستم

Your face it haunts

اين چهره توست كه شكار ميكند

My once pleasant dreams

هر شب روياهاي شيرينم را

Your voice it chased away

اين صداي توست که از من مي گريزاند

All the sanity in me

تمامي عقلانيتم را

These wounds won’t seem to heal

مي نمايد اين زخمها نمي خواهند درمان شوند

This pain is just too real

اين درد بيش از اندازه حقيقي است

There’s just too much that time cannot erase

و چيزهاي بسياري است که زمان التيام نمي بخشد


When you cried I’d wipe away all of your tears

آن زمان که مي گريستي اشکهايت را از گونه مي زدودم

When you’d scream I’d fight away all of your fears

آن زمان که فرياد ميزدي با تمام ترسهايت نبرد مي کردم

And I held your hand through all of these years

و در تمامي اين سالها ديگر دستانت در دستم نيست

But you still have

اما تو هنوز مالک

All of me

تمام وجود مني

I’ve tried so hard to tell myself that you’re gone

بسيار سخت تلاش کرده ام تا به خود بفهمانم که تو ديگر نيستي

But though you’re still with me

اما تو هنوز ترکم نمي کني

I’ve been alone all along

و من که براي بازمانده زندگي تنهايم

36 Comments

  1. 9 نوامبر 2008
    Reply

    آقاي حميدي عزیز :
    تو این دنیا که همه با هم تعارف دارن ، ما اجازه هست شما رو دوست داشته باشیم؟!
    کارتون درسته خدائیش

    عكسهات مثل یک شوک (بخونید معمای تیزبینانه ) در كنار متون قرار ميگيرن.
    عالی بود….

  2. 9 نوامبر 2008
    Reply

    سلام ، خوبي ؟؟؟؟؟
    واي عجب عكسيييييييييييييييييي
    آرش عكاس اين عكس خودتي ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
    متن ترانه اي هم كه گذاشتي جالب بود .

  3. 9 نوامبر 2008
    Reply

    سلام آرش جان، عجب عکس زیبایی گرفتی واقعا مثل همیشه شاهکاره آهنگ هم که دیگه حرف نداره.

  4. 9 نوامبر 2008
    Reply

    من سراغ دریچه ای می روم که رو به افقی سبز گشوده می شود
    به پیشواز کبوتری سرخ که از خاکسترش گل می روید
    عاقبت به انتظار کسی خواهم ماند که با سکوتش سخن می گوید
    من کسی هستم که با خود ققنوس سوغات می برد
    و تنها آرزویش این است که باورش کنند
    و در پایان قصه …
    پشت تمام این دریچه های خیس ،
    یک افق به سمت پنجره تنهایی من سبز می شود …
    وقتی که باران با تمام قطراتش انتظار مرا باور کند .
    من ثبت خواهم شد در تاریخ:
    انسانی از جنس باران …
    خیس خیس …
    به ا نتظار دستفروشی…
    که در خیابان تلخ تنهایی ، کبوتر سرخ می فروخت .
    من
    ثبت خواهم شد ،
    “در تاریخ”
    .
    آرش جان ، نازنین برادرم، تطبیق عکس زیبات با شعر مثل همیشه عالی بود . برات آرزوی موفقیت روزافزون دارم .

  5. 9 نوامبر 2008
    Reply

    ممنون آرش جان !!
    این معرکه اس … وقتی این مطلبتو دیدم داشتم همین آهنگو گوش می کردم ….
    عکست هم که مثل همیشه عالیه …. خیلی ام بهش میاد ..

  6. 9 نوامبر 2008
    Reply

    سلام آقای آرش . منم این ترانه رو تو وبلاگم گذاشتم . چون شدیدا باهاش همزادپنداری می کنم . عکسم متفاوته . ربطی نداره …
    راستی … اون پست رو چند وقت قبل گذاشتم . یه کم باید تو صفحه برید پایین تر . خوشحال مبی شم به من سر بزنید !

  7. 9 نوامبر 2008
    Reply

    سلام.آمدم ببينم از عكس هاي سفر اخير كه البته من هم همسفر بودم عكسي گذاشته ايد كه انگار زود آمدم….

  8. 9 نوامبر 2008
    Reply

    درود به آرش عزیز
    آقا با احساس شدینا . مواظب خودت باش …
    به امید دیدار

  9. 9 نوامبر 2008
    Reply

    آمدم منزل نبوديد !!!!!!!‌ به اميد ديدار
    Maral در تاريخ پنجشنبه 28 تير 1386 – 18:55
    Dear Arash
    I am glad to have the chance to visit your page
    Thanks

  10. 9 نوامبر 2008
    Reply

    سلام آرش عزيز.خوشحالم كه در اين لحظه به تماشاي يكي از كاراي تو نشستم،عكسي كه سراسر يادآور خاطرات شيرين و به ياد ماندني است.ياد يك شب.ترانه هم كه يكي از كاراي تاثير گذار راك اخير.آرزوي موفقيت برات دارم

  11. 9 نوامبر 2008
    Reply

    سلام نابغه عكاسي
    خيلي 4كريم
    خواستي طرف ما بيايي حتما خبر بدي
    يه اي-ميل بزن
    كارات هم حرف نداره

  12. سلام جناب حمیدی عزیز؛ از دیدن مجدد وب سایتتان بسیار لذت بردم. تصاویر زیبا و متن گیرا. پایدار و پیروز باشید.

  13. 9 نوامبر 2008
    Reply

    سلام وبلاگ من به بلاگفا منتقل شد. خوشحال یشم سر بزنی

  14. 9 نوامبر 2008
    Reply

    Another Arash, Another Photoblog.
    I’ll be glad to know your ideas about my photoblog.

  15. 9 نوامبر 2008
    Reply

    سلام آقا آرش
    من امروز تصميم گرفتم روزي چند دقيقه اختصاي بدم به نوشتن با دست چپ.
    از گوگل كمك خواستم اولين سايت صفحه شما بود با عكسي كه از ايستادن روي دست چپ گذاشتبد.
    خيلي به دلم نشست. هم اون صفحه و هم متني كه امروز نوشتيد.
    ولي چرا اينقدر دلتنگ نوشته‌ات رو انتخاب كردي پسر باذوق؟!

  16. 9 نوامبر 2008
    Reply

    چو مستم كرده‌اي مستور منشين/ چو نوشم داده‌اي زهرم منوشان
    پس چرا به روز نمي‌شي آقاي هنرمند؟

  17. 9 نوامبر 2008
    Reply

    ممنون از لطفي كه به عكس ها و سايتم داشتين.
    مشتاقانه منتظر عكس هاي جديد شما هستم.

  18. 9 نوامبر 2008
    Reply

    گاهی وقتها سری به این سایت خوبتون سری بزنی بد نیستها.

  19. 9 نوامبر 2008
    Reply

    kheyly ghashang bood o por ehsas

  20. 9 نوامبر 2008
    Reply

    بسیار عکس زیباییست حال و هوای اون رو دوست دارم
    کاش روی درخت هم دستی نور داده بودید

  21. 9 نوامبر 2008
    Reply

    rasti tavalodetoon ham mobarakkkkkkkk

  22. 9 نوامبر 2008
    Reply

    maryam too webe aghaye molayi gofte bood axaye fogholadeyi az ali pahlavan gereftid
    ina kodoom axan?????manam mikham bebinameshoon

  23. 9 نوامبر 2008
    Reply

    سلام خيلي خيلي جالب بود….وبسايت خيلي جالبي داريد….اگر امكان داره لينك يك آهنگ رو بگذارين…آهنگ Rain خوزه فليسيانو

  24. 9 نوامبر 2008
    Reply

    dorood be arash khan khob
    oza roberaheh
    bazam tabrik mojadad migamn vaseh barandeh shodane h akseh
    man allan milan hastam
    in chand rozi to shahrhaye italy jat khali bood emshan bham az milan miram paris ta bebinaim khoda chi mikhad

    be omide didar

  25. 9 نوامبر 2008
    Reply

    سلام.اونقدر لذت بردم از شعرش كه نمي دونم حسم رو چطوري بگم.فقط مي تونم بگم يه دفعه به دلم نشستي….خيلي زيباست…..باور كن يه مدت همينطوري منو با خودش برد….فكر كنم عضو ثابت شدم ديگه….اينو بخون:
    « هنگامي كه ناله هاي خرد شدنت زير پاي عابران ،نوايي دل انگيز شد، چه فرقي مي كند كه برگ سبز كدامين درخت بوده اي؟؟؟

  26. 10 نوامبر 2008
    Reply

    “Silhouettes” is one of my favorite subjects and this is a great one. Amazing work.

  27. 12 دسامبر 2008
    Reply

    سلام بر آرش عزيز
    عكس فوق العادهاي گرفتي
    شعر هم انگار از اعماق وجود منه
    كارت عاليه
    موفق باشي

  28. ليلا جعفري
    2 مارس 2009
    Reply

    عكس زيبا و شعر زيبا
    فوق العاده بود

  29. 10 جولای 2009
    Reply

    akse jalebi ast behetun tabrik migam

  30. 8 آوریل 2010
    Reply

    نور اطراف سر و سایه ها و سبزی کار فضای جالبی درست کرده

  31. 5 سپتامبر 2010
    Reply

    ثبت تان را دوست دارم
    با دلیل، بی دلیل

پاسخ دادن به somayeh لغو پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

25 + = 27